زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

کری ضلالت‌پیشگان (قرآن)





یکی از خصایص ضلالت‌پیشگان بنا به آیات قرآن، کری آن‌ها است.


۱ - ناتوان از شنیدن حق



ضلالت‌پيشگان، مردمى كر و ناتوان از شنيدن حق:
۱. «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ؛به يقين، گروه بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلها (عقل‌ها) يى دارند كه با آن اندیشه نمى‌كنند، و نمى‌فهمند؛ و چشمانى كه‌با آن نمى‌بينند؛ و گوشهايى كه با آن نمى‌شنوند؛ آنها همچون چهارپایان هستند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلان هستند (چون امكان هدايت دارند و بهره نمى‌گيرد).» در روايتى از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «لهم قلوب لايفقهون بها ...» يعنى خداوند بر دلهاى آنها مهر نهاده و لذا نمى‌فهمند و بر چشم -باطن‌- آنان پوشش نهاده و هدایت را نمى‌بينند و گوش -باطن‌- آنها سنگينى گرفته و -نداى‌- هدايت را نمى‌شنوند.
۲. «ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ‌ • أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ؛اين بخاطر آن است كه زندگى پست دنیا را بر آخرت ترجيح دادند؛ و خداوند افراد بى‌ايمان لجوج را هدايت نمى‌كند. آنها كسانى هستند كه بر اثر فزونى گناه، خدا بر دلها و گوش وچشمانشان مُهر نهاده؛ به همين دليل نمى‌فهمند، و غافلان واقعى همانها هستند.»
۳. «وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‌ وُجُوهِهِمْ عُمْياً وَ بُكْماً وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعِيراً؛هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست؛ و كسانى را كه به سبب اعمالشان گمراه سازد، سرپرستانى هدايت كننده غير خدا براى آنها نخواهى يافت؛ و روز قیامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مى‌كنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند؛ جايگاهشان دوزخ است؛ هرزمان آتش آن فرونشيند، شعله سوزانى بر آنان مى‌افزاييم!»
۴. «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا؛آيا گمان مى‌برى بيشتر آنان مى‌شنوند يا مى‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند.»
۵. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمى‌توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى؛ تو فقط مى‌توانى سخن خود را به گوش كسانى‌برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۶. «وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛و نيز نمى‌توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى؛ تو تنها مى‌توانى سخنت را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند.»
۷. «أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛اى پيامبر! آيا تو مى‌توانى‌سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟!»
۸. «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هوای نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى بر اين‌كه شايسته هدايت نيست گمراه ساخته و برگوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده‌اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى‌تواند او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمى‌شويد؟!»

۲ - عناوین مرتبط



حشر ضلالت‌پیشگان (قرآن).

۳ - پانویس


 
۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹.    
۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ۱، ص ۲۴۹.    
۳. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۰۲-۱۰۳، ح ۳۰۷.    
۴. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۷.    
۵. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۸.    
۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۹۷.    
۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۴.    
۸. نمل/سوره۲۷، آیه۸۱.    
۹. روم/سوره۳۰، آیه۵۳.    
۱۰. زخرف/سوره۴۳، آیه۴۰.    
۱۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.    


۴ - منبع


مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۹۲، برگرفته از مقاله «کری ضلالت‌پیشگان».    


رده‌های این صفحه : شنوایی | ضلالت | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.